قانون مجازات

وكيل و دفتر وكالت و مشاور حقوقي

مفهوم جرم

۱۵۲ بازديد

جرم اينگونه در ماده 2 قانون مجازات اسلامي تعريف شده است: هر رفتاري اعم از فعل يا ترك فعل كه در قانون براي آن مجازات تعيين شده است.

در نتيجه جرم كه منشأ مسئوليت براي مجرم است توسط قانون گذار به وجود مي آيد و هر گاه توسط قانون گذار اين مسئوليت از رفتار انسان برداشته شود به اين معني است كه آن رفتار مجاز است، و مانند اين است كه هيچ جرمي رخ نداده است. گاه قانون گذار در شرايطي كه دقيقاً آن را ذكر كرده است ارتكاب رفتاري را كه جرم است را جرم نمي داند يعني وصف جرم بودن را از جرم، به علت خاص بودن شرايط مي زدايد. به اين شرايط و اوضاع احوال كه بايد دقيقاً در قانون ذكر شده باشد عوامل موجهه جرم گفته مي شود. به عبارت ديگر هنگام وجود عوامل موجهه جرم عنصر قانوني جرم از بين مي رود و هر گاه يكي از اين عوامل موجود باشند به علت زوال عنصر قانوني مانع از شكل گيري جرم مي شوند؛ در نتيجه شركا و معاونان نيز از مجازات معاف مي شوند.

در معناي اول شايد اجبار و اضطرار به يك معنا انگاشته شوند، اما بايد خاطر نشان شد كه اجبار قدرت عمل و اختيار را از انسان سلب مي كند و فرد هيچ انتخابي نمي تواند داشته باشد. اما اضطرار اختيار و اراده انسان را از بين نمي برد بلكه انسان ناچار به انتخاب يكي از دو راه است يا اطاعت از دستور قانون گذار و رويارويي با خطري كه جان يا مال خودش يا ديگري را تهديد مي كند و يا ارتكاب جرم براي دفع با رهايي از خطر، كه معمولا  افراد در اين حالت با در نظر گرفتن سود و منفعت خود يا ديگري ارتكاب جرم را برمي گزيند. مثل شكستن شيشه ي مغازه ديگري براي فرار از آتش سوزي.

دفاع مشروع عبارت است از: توانايي كه قانون به افراد داده است تا براي دفاع از نفس، عرض، ناموس، مال يا آزادي تن خود يا ديگري در برابر هر گونه تجاوز يا خطر فعلي يا قريب الوقوع با رعايت مراحل دفاع و رعايت شرايط مندرج در قانون، زماني كه راه ديگري براي دفع خطر نباشد مرتكب رفتاري شوند كه طبق قانون جرم محسوب مي شود. به شكل ساده تر دفاع مشروع را مي توان اين گونه تعريف كرد: اباحه ارتكاب جرم براي دفع خطر با رعايت شرايط مندرج در قانون.

لازم به گفتن است كه شما عزيزان ميتوانيد با طرح سوال در انجمن از وكيل و مشاور حقوقي ما مشاوره رايگان بگيريد.

مفهوم جرم

كلاهبرداري

۱۵۱ بازديد

ماده 1 قانون تشديد مجازات مرتكبين ارتشاء و اختلاس و كلاهبرداري بدين صورت، جرم كلاهبرداري را تعريف نموده است. (هر كس از راه حيله و تقلب، مردم را به وجود شركت ها يا تجارتخانه ها يا كارخانه ها يا موسسات موهوم يا به داشتن اموال و اختيارات واهي، فريب دهد يا به امور غير واقعي اميدوار نمايد يا از حوادث و پيش آمدهاي غير واقعي بترساند و يا اسم و عنوان مجحول اختيار كند و به يكي از وسايل مذكور و يا وسايل تقلبي ديگر وجوه و يا اموال يا اسناد و يا حوالجات يا قبوض يا مفاصا حساب و امثال آنها را تحصيل كرده و از اين را مال ديگري را ببرد، كلاهبردار محسوب و علاوه بر رد اصل مال به صاحبش، به حبس از 1 تا 7 سال و پرداخت جزاي نقدي معادل مالي كه اخذ كرده است، محكوم مي شود).

لازم به ذكر است كه شما ميتوانيد در مسير هاي سخت سهت حقوقي خود روي وكيل و مشاور حقوقي ما حساب باز كرده و اين افتخار را به ما بدهيد، كه اين دفتر وكالت بتواند در پرونده هاي سخت شما در كنارتان باشد.
بدين ترتيب كه ملاحظه ميشود قانون تعريفي از جرم كلاهبرداري ارائه نكرده است و در ماده صد را ذكر به بيان و ذكر برخي از مصاديق جرم نموده كه با توجه به همين مصاديق ميتوانيم تعريف زير را از جرم كلاهبرداري ارائه دهيم.
كلاهبرداري عبارت است از، بردن مال ديگري از طريق توسل توأم با سوء نيت به وسايل يا عمليات متقلبانه.

با توجه به اين تعريف، شروع به كلاهبرداري موضوع ماده 2 و ماده 1، قانون تشديد مجازات مرتكبين ارتشاء و اختلاس و كلاهبرداري، عبارت خواهد بود از: توسل توأم با سوء نيت به وسايل يا عمليات متقلبانه براي بردن مال ديگري.

شرايط لازم براي تحقق جرم كلاهبرداري
از ميان همه شرايطي كه وجود آنها براي تحقق جرم كلاهبرداري ضروري است، 3 شرط مهم وجود دارد كه عبارت است از:
– متقلبانه بودن وسايلي كه كلاهبردار از آن ها براي اغفال ديگري استفاده ميكند.
– اغفال شدن و فريب خوردن قرباني، كه مستلزم عدم آگاهي ولي نسبت به متقلبانه بودن وسايل مورد استفاده مجرم مي باشد.
– تملق مال برده شده به ديگري.

در خصوص جرم كلاهبرداري وصور خاص، مطالب بسيار زيادي موجود و قابل بحث مي باشد، كه در مقالات ديگر به تفصيل آن خواهيم پرداخت.

كلاهبرداري

زمين خواري

۱۵۵ بازديد

لفظ «زمين خواري» عبارتي غير حقوقي است و اين اصطلاح بيشتر در عرف اداري و اجتماعي رواج پيدا كرده است. بخشي مشكلات امروزه، مسأله زمين خواري است كه در اقتصاد كشور بي نظمي ايجاد كرده و به سرعت فزاينده اي در حال رشد است. هرچند در برخي مواقع به دليل ناهماهنگي دستگاه هاي اجرايي گاهي تلاش هاي همديگر را در راه مبارزه مشترك با پديده زمين خواري از بين ميبرند و از برخي اشخاص نيز قطعا حقي ضايع ميشود. با توجه به اهميت زمين خواري در تمامي حوزه هاي اقتصادي، اجتماعي و حتي سياسي بررسي و يافتن راه حل هاي مفيد در پديده زمين خواري امري ضروري است. نخستين قدم در اين مسير بررسي مفهوم فقهي و حقوقي انفال است كه از نزديكترين مفاهيم به موضوع زمين خواري ميباشد. به گونه اي كه بتوان زمين هاي قابل حراست توسط شهروندان كشور را از مناطق تحت سرپرستي حكومت تفكيك كرد. ناگفته نماند به دليل بزرگي پديده زمين خواري، بهتر است از يك مشاور حقوقي مجرب مشاوره گرفته تا بهتر به نتيجه برسيد.

در اصل 45 قانون اساسي كشور، به طور واضح به مسئله مصاديق انفال ميپردازد: «انفال و ثروتهاي عمومي از قبيل زمين هاي موات يا رها شده، معادن، درياها، درياچه ها، رودخانه ها و ساير آب هاي عمومي، كوهها، دره ها، جنگل ها، نيزارها، بيشه هاي طبيعي، مراتعي كه حريم نيست، ارث بدون وارث و اموال مجهول المالك و اموال عمومي كه از غاصبين مسترد ميشود، در اختيار حكومت اسلامي است تا برطبق مصالح عمومي نسبت به آنها عمل نمايد. تفصيل و ترتيب استفاده از هريك را قانون معين ميكند.» بر طبق اين اصل،  مقصود از انفال، ثروتهاي عمومي و به تعبير ديگر اموال بدون مالك است و نمونه هايي از اموال عمومي به حساب مي آيد.
در ماده 24 قانون مدني در بيان عدم جواز تملك طرق و شوارع عامه گفته ميشود: «هيچ كس نميتواند طرق و شوارع عامه و كوچه هايي كه آخر آنها مسدود نيست را تملك نمايد.» ماده 25 قانون مدني در بيان اموال عمومي نيز گفته شده: «هيچ كس نميتواند اموالي را كه مورد استفاده عموم است و مالك خاص ندارد از قبيل پل ها، كاروانسراها، آب انبارهاي عمومي و مدارس قديم و ميدان گاههاي عمومي را تملك نمايد و همچنين است قنوات چاههايي كه مورد استفاده عموم است.»
در ماده 27 در تعريف مباحات گفته شده: «اموالي كه ملك اشخاص نيست و افراد مردم ميتوانند آنها را مطابق مقررات مندرجه در اين قانون و قوانين مخصوصيه مربوط به هر يك از اقسام مختلف آنها تملك كرده يا از آنها استفاده كنند مباحات ناميده ميشوند، مثل اراضي موات؛ يعني زمين هايي كه معطل افتاده و كشت و زرع در آنها نباشد.» در ماده 28 نيز نوع ديگري از اموال انفال را معرفي ميكند: «اموال مجهول المالك با اذن حاكم يا مأذون از قبل او به مصارف فقرا ميرسد.» لازم به ذكر است كه «تغيير كاربري» نيز از ديگر موضوعات در حوزه مباحث تصرفات غيرقانوني زمين است.
گفتني است كه شما عزيزان ميتوانيد در سايت عضو شده و در انجمن سوال خود را مطرح كنيد تا يكي از درجه يكترين وكيل دادگستري در مقطع پايه 1 بتواند پاسخ شما را دهد. شما در كنار دفتر وكالت ما ميتوانيد از مشاوره رايگان و حق الوكاله شرايطي بهرمند شويد.

برخي از دلايل زمين خواري

  • عدم اعمال ولايت بر زمين
  • عدم اختصاص شعب ويژه رسيدگي به زمين خواري و تعيين قضات ويژه
  • عدم اجراي طرح كاداستر در ادارات ثبت
  • خلاء هاي قانوني
  • بازدارنده نبودن مجازات

رويكرد قانون در زمين خواري