وكيل

وكيل و دفتر وكالت و مشاور حقوقي

خلع يد

۱۷۹ بازديد

باسلام خدمت بينندگان اين ويديو، موضوع اين ويديو در خصوص خلع يد است. هرگاه ملكي كه اعم از باغ، خانه، مغازه داراي سند رسمي است، بصورت غير قانوني در تصرف كسي ديگر باشد، كسي كه سند مالكيت رسمي به نام او است ميتواند، دعواي خلع يد را به طرف متصرف غير قانوني مطرح كند.

همچنان مالكين مشاعي كه ملك بلاتصرف دارند، ساير مالكيني كه ملك در تصرف آن ها نيست ميتوانند درخواست خلع يد ملك مشاعي را به طرفيت كساني كه ملك را در تصرف دارند اقامه دعوا كنند.
مرجع صالح براي رسيدگي به دعواي خلع يد، دادگاه محل وقوع ملكي است. دعواي خلع يد داراي چهار ركن اصلي است كه عبارت است از:
– مالكيت رسمي مالك
– غير منقول بودن مال مورد تصرف
– احراز تصرف خوانده بر ملك
– غير قانوني بودن تصرف متصرف

كه در صورت احراز اين چهار ركن، دادگاه مبادرت به صدور راي خلع يد خواهد كرد. تشكر از همراهي شما.
شما ميتوانيد از وكيل حقوقي ما مشاوره رايگان بگيريد. لازم به ذكر است كه مشاوره در اين دفتر وكالت توسط وكيل پايه يك دادگستري، بصورت حضوري، تلفني و آنلاين انجام ميگيرد.

خلع يد

خيانت در امانت

۱۶۹ بازديد

قانونگذار در مورد جرم خيانت در امانت نيز مثل جرم كلاهبرداري تعريفي را ارائه نكرده است. ولي با توجه به ماده 674 قانون تعزيرات مي توان تعريف زير را از اين جرم ارائه كرد. خيانت در امانت عبارت است از استعمال، متعصب، تلف يا مفقود نمودن توام با سوء نيت مالي كه از طرف مالك يا متصرف قانوني به كسي سپرده شده و بنابر استرداد يا به مصرف معين رسانيدن آن بوده است.

عناصر جرم خيانت در امانت

الف- عنصر قانوني: عنصر قانوني اين جرم ماده 674 قانون مجازات اسلامي و عنصر قانوني برخي از انواع خيانت در امانت كه مورد اشاره خاص قانونگذار قرار گرفته است، مواد و قوانين متفرقه اي هستند كه در قوانين مختلف مشاهده ميشود.

ب- عنصر مادي:
1) استعمال نمودن: منظور از استعمال، مصرف كردن يا مورد استفاده قرار دادن مال مورد امانت است.
2) تصاحب: منظور از تصاحب برخورد مالكانه با مال مي باشد. مثل اينكه مال را بفروشد يا به گرو بگذارد و يا از استرداد خودداري نمايد.
3) اتلاف: تلف يعني نابود كردن يا از بين بردن به هر وسيله ممكن اعم از آتش زدن، شكستن و پاره كردن.
4) مفقود كردن: يعني امين ممكن است بدون اينكه مال امانتي را تلف كند، موجب شود كه دست يابي به آن براي مالك عملاً غير ممكن گردد.

شرايط و اوضاع اموال لازم براي تحقق جرم
1) موضوع جرم بايد عين مال يا وسيله تحصيل مال باشد.
2) سپرده شدن مال به امين به يكي از طرق قانوني با شرط استرداد يا بر مصرف معين رسانيدن.
3) تعلق مال به غير

خيانت در امانت از زمره جرائم مقيد مي باشد كه تحقق آن منوط به اين است كه رفتار، مرتكب منتهي به نتيجه خاصي شود. بدين ترتيب ورود ضرر به مالك يا متصرف، ماده 674 قانون مجازات اسلامي بر اثر فصل مرتكب لازمه تحقق جرم خيانت در امانت مي باشد.

ج- عنصر رواني: عنصر رواني جرم خيانت در امانت نيز مانند عنصر رواني جرم كلاهبرداري از دو بخش سوء نيت عام و سوء نيت خاص تشكيل مي شود. سوء نيت عام به جزء اول عنصر مادي يعني عمل فيزيكي كه متهم آن را مرتكب شده است مربوط گشته و عبارت است از عمد در ارتكاب عمل فيزيكي كه متهم بايد يكي چهار فصل تصاحب، تلف، مفقود و استعمال كردن مال مورد امانت را عمداً و از روي قصد انجام داده باشد و منظور از سوء نيت خاص آن است كه مرتكب اين اعمال را به قصد به جزء سوم عنصر مادي كه همان عنصر نتيجه است انجام داده باشد. يعني اينكه قصد متهم از ارتكاب فصل مجرمانه ايراد ضرر به مالك يا متصرف مال باشد.

با تشكر از اينكه در اين مقاله با ما همراهي كردين. شما عزيزان ميتوانيد با وكيل پايه يك دادگستري و مشاور حقوقي ما در مسير سخت حقوقي و قضائي راهي آسان تر و ساده تري را برويد. پس با ما تماس بگيريد.

خيانت در امانت

غصب

۱۶۹ بازديد

ماده 308 قانون مدني غصب را اينگونه تعريف كرده است: غصب استيلا بر حق غير است، به نحو عدوان، اثبات يد بر مال غير، بدون محوز هم در حكم غصب است.

غصب با توجه به تعريف خاص خود در قانون مدني، برخي ديگر از عناوين حقوقي مشابهت دارد. تعريف عدواني يكي از عناوين است كه از جهاتي با غصب اشتراك دارد. اما بايد توجه داشت كه بين اين دو اختلافاتي نيز وجود دارد.

در دعواي تصرف عدواني، موضوع، مال غير منقول است، مگر اموال منقولي كه در منظر ماموران تصرف شود. ولي غصب كليه اموال را در بر ميگيرد. در غصب بحث مالكيت مورد بررسي قرار مي گيرد، اما در تصرف عدواني، سبق تصرف خواهان و لحون تصرف خوانده مورد توجه است. همچنين در غصب، مالك مي تواند عليه كليه غاصبان اقامه دعوي كند، در حالي كه در تصرف عدواني، متصرف فعلي، طرف دعوا قرار ميگيرد.

از طرف ديگر، دعوي غصب يك ادعاي حقوقي و دعوي تصرف عدواني يك موضوع كيفري است. مطابق با مواد فصل 26 از قانون مجازات اسلامي در مواردي كه ورود بر منزل مالك يا تصرف قانوني با زور، قهر و غلبه باشد، عمل مشخص علاوه بر آثار حقوقي، جرم تلقي مي شود. در ماده 308 قانون مدني به تعريف غصب پرداخته است. جايز نبودن تصرف در مال غير از مستندات عقيله نمي باشد كه در شرع نيز بر آن تصريح شده است. منظور از استيلاء، در ماده مذكور، تسلط مي باشد. يعني بدون صدق استيلا غصب تحقق نمي يابد. مفهوم استيلاء اعم از تصرف فعلي باشد، لذا اگر كسي مسلط بر مال باشد، يعني قدرت و تمكن بر تصرف داشته باشد، عرفاً استيلا دارد.

باتشكر از همراهي شما در اين مقاله. شما عزيزان ميتوانيد با تماس با وكيل و مشاوره حقوقي ما، از مشاوره رايگان حقوقي برخوردار شويد.

غصب

تغيير سن در شناسنامه

۱۸۵ بازديد

باسلام خدمت بينندگان اين ويديو، موضوع اين ويديو در خصوص ابطال شناسنامه و تغيير سن است.

سوالي كه بسياري از خانم ها و آقايان و مشكلي كه با آن در گريبان هستند و برايشان در زندگي روزمره مشكلاتي را ايجاد كرده، سن است.
بعضي ها براي ازدواج، بعضي ها براي كار، بعضي ها براي ورزش، نياز دارند كه سن خودشونو كاهش بدهند. براي طرح دعوا كاهش سن نياز است به ابطال شناسنامه و دعواي ابطال شناسنامه مطرح شود، و براي اقدام اوليه ابطال شناسنامه بايد به دفتر خدمات قضائي مراجعه كنند.

پس از مراجعه به دفتر خدمات قضائي، كه استشهاديه اي مبني بر كاهش سن بايد توسط متقاضي ضميمه دادخواست شود، و نياز است به اينكه دو نفر ذيل اين استشهاديه را امضاء كنند، دادخواست در دادگاه محل اقامت متقاضي ارسال مي شود. دادگاه پس از تايين جلسه و در روز جلسه استشهاد شهود را خواهد گرفت. در صورتي كه اظهارات شهود معيد صحت ادعاي موكل باشد، آن را ارجاع ميكنند به پزشكي قانوني و پس از معايناتي كه بر روي فرد متقاضي خواهد شد در صورت صحت و تناسبش با دادخواست تقديمي راي صادره توسط دادگاه صادر خواهد شد.

باتشكر از اينكه در اين ويديو با ما همراه بودين. شما عزيزان ميتوانيد در پرونده هاي سخت خود روي وكيل حقوقي و مشاور حقوقي مجرب ما حسابي ويژه باز كنيد.

تغيير سن در شناسنامه

طلاق زوجه غايب

۱۸۱ بازديد

درباره امور غير مالي غايب مفقود الاثر، آنچه مورد توجه قانونگذار واقع شده و احكام خاص راجع به آن مقرر گرديده است، طلاق زن اوست.

بر اساس ماده 1029 قانون مدني هرگاه شخصي چهار سال در مقام مفقود الاثر باشد، زن او مي تواند از دادگاه تقاضاي طلاق كند. در اين صورت دادگاه اقدام به نشر آگهي به ترتيب مذكور خواهد كرد، و بعد از گذشتن يك سال از تاريخ نخستين آگهي، در صورتي كه خبري از غايب نرسيده باشد، حكم به طلاق خواهد داد. و در مورد عده زوجه مطلقه غايب ماده 1156 قانون مدني ميگويد، زني كه شوهر او غايب بوده و حاكم او را طلاق داده باشد بايد از تاريخ طلاق، عده وفات نگه دارد.

اين قاعده ار فقه اسلامي گرفته شده و بدين نحو توجيه ميشود كه ممكن است شوهر مرده باشد. اگر شخص غايب پس از وقوع طلاق و گذشتن مدت عده مراجعت كند، ديگر حقي نسبت به زن سابق خود نخواهد داشت. ليكن اگر قبل از انقضاي مدت عده باز گردد، نسبت به طلاق حق رجوع دارد، يعني مي تواند با اظهار اراده خود مبني بر ادامه ازدواج اثر طلاق را از بين ببرد.
در گذشته هرگاه زوجه كسي، مفقود الاثر مي شد، قانون حمايت خانواده، تشريفات و ضوابط خاصي براي طلاق او مقرر داشته بود. ليكن چون به موجب تبصره 2 ماده 2 لايحه قانوني دادگاه مدني خاص مصوب 1358، موارد طلاق همان است كه در قانون مدني و احكام شرع مقرر گرديده بود. آنچه در قانون حمايت خانواده راجع به طلاق زني كه مفقود الاثر شده است، آمده منسوخ است.

با وجود اين بر طبق مقررات قانون مدني و احكام شرع، شوهر با اختياري كه از طلاق دارد ميتواند زن را طلاق دهد. ليكن به نظر مي رسد كه برابر ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوطه به طلاق مصوب 1370 بايد به دادگاه مراجعه و گواهي عدم امكان سازش تحصيل نمايد.

باتشكر از شما كه در اين مقاله حقوقي با ما همراه بودين. شما ميتوانيد با عضويت در سايت و پرسيدن سوال در انجمن اين سايت، جوياي جواب سوالتان در كمتر از 48 ساعت شويد، و جواب هاي سوالاتتان توسط وكيل و مشاور حقوقي مجرب ما صورت ميگيرد.

طلاق زوجه غايب

ضرر قابل مطالبه

۱۹۱ بازديد

موضوع مسوليت مدني، جبران خسارت است. بنابراين بدون تصور ضرر و زيان و شرايط آن نمي توان مسوليت مدني مورد بررسي و تحليل قرار داد.
خسارات از جهات گوناگون قابل تقسيم مي باشد كه به برخي از مهم ترين آن ها اشاره مي شود.

 

1 – اقسام ضرر

الف) ضرر مادي و معنوي
بر اساس يك تقسيم بندي كه براي ضرر يا خسارت انجام گرفته آن را به دو قسم مادي و معنوي تقسيم نموده اند.
منظور از خسارت مادي، خسارتي است كه به اعيان و منافع و حقوق اموال وارد مي شود، و به عبارت ديگر، خسارتي كه به طور معمول قابل تقويم به پول مي باشد خسارت مادي ناميده مي شود.
در مقابل خسارت معنوي خسارتي است كه قابل تقويم به پول نمي باشد، به طور كلي صدمات روحي و لطماتي را كه به آبرو، حيثيت، شخصيت، اعتبار تجاري و شخصي اشخاص وارد مي شود، شامل گردد.

امكان مطالبه خسارت مادي بديهي است و بحثي در آن وجود ندارد، اما در امكان مطالبه خسارت معنوي، اختلاف نظر وجود دارد. معتقدان به امكام مطالبه خسارت معنوي، گرچه در خصوص سنجش ميزان خسارت و تقويم آن به پول مشكلاتي را عنوان كرده اند، اما در مجموع جبران مالي اين نوع خسارت را صحيح دانسته اند، زيرا از طرفي رابطه نسبيت اين عمل و خسارت معنوي محرز است و از طرف ديگر نمي توان نسبت به خسارت وارده بي نفاوت بود و بايد به نحوي آن را جبران نمود.

بنابراين، دادرس با توجه به اوضاع و احوال و تشخيص خود و كسب نظر كارشناس، جبران مالي متناسب با ضرر معنوي وارده به افراد تعيين مي نمايد. مستندات قانوني قابل مطالبه بودن خسارت معنوي عبارت است از: ماده 1 قانون مسوليت مدني، بند دوم ماده 9 قانون آيين دادرسي كيفري (سابق) و اصل 171 قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران.

ممنون از اينكه در اين مقاله با ما همراه بودين. شما عزيزان ميتوانيد با مراجعه به بخش درباره ما از طريق منوي سايت، به بيوگرافي و مشخصات وكيل و مشاور حقوقي ما دسترسي داشته باشيد.

ضرر قابل مطالبه

عدم نفوذ قرارداد

۱۶۴ بازديد

موضوع اين مقاله عدم نفوذ قرارداد يا تعهد نسبت به مال توقيف شده است. به استناد ماده 57 قانون اجراي احكام مدني، هرگونه قرارداد و يا تعهدي كه نسبت به مال توقيف شده بعد از توقيف به ضرر محكوم له منعقد شود، نافذ نخواهد بود. مگر اينكه محكوم له كتباً رضايت دهد.

حكم اين ماده يا همان ماده 56 قانون اجراي احكام مدني داراي تفاوت اساسي است. ماده 56 انعقاد هرگونه معامله قطعي، شرطي و رهني نسبت به مال توقيف شده را باطل و بلااثر مي دانست. اما ماده 57 هرگونه قرارداد و يا تعهد نسبت به مال توقيف شده را غير نافذ دانسته است. بنابراين تشخيص محدوده هر يك از اين دو ماده در نتيجه تصميم مرجع قضائي و يا اثري كه بر عمل حقوقي واقع شده ترتيب ميگردد، متفاوت است.

در مورد جمع بين دو ماده 56 و 57 قانون اجراي احكام مدني سه احتمال وجود دارد. احتمال نخست آن است كه هر گونه قرارداد نسبت به مال توقيف شده غير نافذ است، مگر اينكه قرارداد متخص يكي از عقود قطعي، شرطي يا رهني باشد كه در اين صورت معامله باطل و بي اثر خواهد بود. احتمال دوم آن است كه ماده 56 راجع به عقود با نام و ماده 57 راجع به عقود بي نام است. و احتمال سوم نيز آن است كه ماده 56 به عقودي نظر دارد كه موضوع اصلي آن ها مال توقيف شده مي باشد. اما ماده 57 ناظر به عقودي است كه موضوع اصلي آن مال توقيف شده نيست. به عنوان نتيجه بايد گفت اگر نتيجه عقد يا قرارداد به ضرر محكوم عليه باشد چنانچه عمل حقوقي در قالب ماده 56 قرار گيرد، آن معامله باطل و چنانچه در قالب ماده 57 قرار گيرد، آن معامله غير نافذ خواهد بود.

باتشكر از اينكه در اين مقاله با ما همراه بودين. شما ميتوانيد براي مشاوره رايگان با وكيل و مشاور حقوقي ما با دفتر تماس بگيريد و نوبت خود را رزرو نماييد.

عدم نفوذ قرارداد

قرارداد ارفاقي

۱۸۹ بازديد

قرارداد ارفاقي، قراردادي است كه بين تاجر ورشكسته از يك طرف و اكثريت طلبكارهاي وي از طرف ديگر به منظور توقف جريان تصفيه و تعيين ترتيب پرداخت ديون بسته مي شود.

اين قرارداد كه در قانون تجارت پيش بيني شده است، يك نوع قرارداد جمعي است و طلبكارها به جاي تقسيم اموال تاجر ورشكسته با او قرارداد مي بندند و با دادن مهلت ارفاقي به تاجر، اجازه ادامه فعاليت تجاري را به او مي دهند.
براي تشكيل قرارداد، لازم نيست همه طلبكارها با داشتن سه ربع از كليه مطالباتي كه تشخيص، تصديق شده يا موقتاً قبول گشته است، بايد در آن شركت بنمايند (ماده 480 قانون تجارت).

به موجب ماده 489 اين قانون، همين كه قرارداد ارفاقي تصديق شد، نسبت به طلبكارهايي كه در اكثريت بوده، ظرف مدت 10 روز از تاريخ تصديق آن را امضاء كرده اند قطعي خواهد بود. ولي طلبكارهايي كه جزء اكثريت نبوده اند و قرارداد را هم امضاء نكرده اند ميتوانند سهم خود را موافق آنچه از دارايي تاجر به طلبكارها مي رسد دريافت نمايند. ليكن حق ندارند در آتيه از دارائي تاجر ورشكسته بقيه طلب خود را مطالبه كنند، مگر پس از تاديه تمام طلب كساني كه در قرارداد ارفاقي شركت داشته يا آن را ظرف 10 روز مزبور، امضاء نموده اند.

با تشكر از همراهي شما در اين مقاله، شما خوبان ميتوانيد در بخش وبلاگ، از آخرين اخبار، مقاله و ويديوهاي حقوقي كه توسط مجرب ترين وكيل دادگستري و مشاور حقوقي تهيه شده است، مطلع شويد.

قرارداد ارفاقي

جعل

۱۵۹ بازديد

جعل در لغت به معني دگرگون كردن – منقلب نمودن، گرداندن، قرار دادن، آفريدن، وضع كردن، ساختن و ايجاد كردن به كار رفته است.
استحكام روابط اجتماعي، اقتصادي و غيره منوط بر آن است كه افراد جامعه بتوانند به صحت و اصالت نوشته ها و اسنادي كه براي اهداف مختلف بين آن ها رد و بدل شده و مورد استناد قرار مي گيرد، اطمينان داشته باشند.

از همين روست كه اين پيشنهاد كه چون جعل در واقع مقدمه اي است براي استفاده بعدي از سند مجهول يا براي ارتكاب كلاهبرداري و نظاير آن ها، بنابراين نبايد جرم مستقلي محسوب شود. بلكه، جزء در موارد استثنايي مثل جعل اسكناس و قلب سكه، برعكس در بعضي اين نظام ها همواره بر اهميت حفظ اين جرم به عنوان يك جرم مستقل در جهت تحكيم روابط اجتماعي سالم تاكيد گشته كه در قوانين جمهوري اسلامي ايران نيز بدين گونه مي باشد.

به استناد ماده 583 قانون مجازات اسلامي جعل عبارت است از:
ساختن نوشته، يا سند يا ساختن مهر يا امضاء اشخاص رسمي يا غير رسمي، يا خراشيدن با تراشيدن يا قلم بردن يا الحاق يا محو يا اثبات يا سياه كردن يا تقديم يا تاخير تاريخ سند نسبت به تاريخ حقيقي يا الصاق نوشته اي به نوشته ديگر يا به كار بردن مهر ديگري بدون اجازه صاحب آن و نظاير اين ها به قصد تقلب.

در حال حاضر با توجه به اين كه ماده 726 قانون مدني تعزيرات مصوب سال 1375 در مقام بيان جرائم قابل گذشت هيچ ذكري از مواد هشت فصل اول قانون تعزيرات به ميان نياورده است. بايد گفت كه كليه جرائم مذكور در اين مواد جزء جرائم برخوردار از ماهيت عمومي و در نتيجه غير قابل گذشت مي باشد.
شما عزيزان ميتوانيد با وكيل و مشاور حقوقي اين دفتر وكالت در مسير سخت پرونده هاي قضائي خود راهي آسان تر و مطمعن تر را بپيماييد، پس با ما تماس بگيريد.

جعل

درخواست تابعيت

۱۶۴ بازديد

با سلام خدمت بينندگان اين ويديو، موضوع اين ويديو در خصوص افرادي است كه ميخواهند تابعيت كشور ايران را داشته باشند.

طبق ماده 979 قانون مدني، اشخاصي كه داراي شرايط ذيل باشند، ميتوانند درخواست تابعيت ايران را بكنند:
– به سن 18 سال كامل رسيده باشند.
– فراري از خدمت نظام نباشند.
– به مدت 5 سال متوالي و يا متناوب در ايران حضور داشته باشند.
– در هيچ مملكتي به جرم هاي سياسي محكوم نشده باشند.
– كساني كه داراي ايال ايراني باشند و از او داراي فرزند باشند.
– كساني كه داراي جايگاه هاي علمي و متخصص باشند.
– كساني كه به عموم مردم و جامعه خدمت شاياني كرده باشد.

طبق ماده 983 قانون مدني، درخواست كننده تابعيت بايد درخواست خودش را به وزارت امور خارجه تسليم كند، و مدارك ذيل را هم همراه درخواستشان ارائه دهد.
– اسناد هويت درخواست كننده به همراه ايال و فرزندانش.
– گواهي نامه اي در خصوص تايين اقامتش در ايران.
– نداشتن سوء سايقه.
– داشتن شغل لازم براي امرار معاش.

درخواست به هيئت وزيران ارسال ميشود و هيئت وزيران در صورت موافقت با درخواست، سند تابعيت صادر خواهد شد.

باتشكر از اينكه در اين ويديو با ما همراه بودين. شما ميتوانيد براي انجام مشاوره رايگان با وكيل و مشاور حقوقي ما با شماره هاي تماس موجود در سايت تماس بگيريد و نوبت حضوري خود را رزرو كنيد و يا همان تلفني با وكيل پايه يك دادگستري ما مشاوره حقوقي داشته باشد.

درخواست تابعيت